حتما تا به حال اسم اسکرام (Scrum) و کانبان (Kanban) را شنیده اید. واقعیت این است که هر دوی این ابزارها ماهیت مشابهی داشته و چهارچوبی برای بهبود انجام پروژه ها هستند. اما تفاوت های بسیاری نیز با هم دارند. این مقاله به شما کمک می کند تا نکات کلیدی در انتخاب بین اسکرام و کانبان را شناسایی کنید و در صورت مردد بودن به شما راهکار ارائه می کند.

مقوله “کانبان در مقابل اسکرام” بحثی در مورد دو راهبرد متفاوت در زمینه پیاده سازی روند توسعه چابک یا سیستم مدیریت پروژه است. روش های مبتنی بر کانبان مستمر و روان تر هستند در حالی که اسکرام براساس بازه های زمانی کوتاه و سازمان یافته پایه ریزی شده است.

کانبان و اسکرام دو تا از محبوب‌ترین چهارچوب‌های اجایل هستند

روش چابک مجموعه ای از اصول و آرمان هاست که مانند قطب نما به ما در پیشبرد مسیر کمک می کند. توسعه عملیات یا دواپس روشی برای خودکار کردن و ادغام نمودن فرآیند های موجود در توسعه نرم افزاری و تیم های عملیاتی است. هنگام پیاده سازی روش چابک و توسعه عملیات، کانبان و اسکرام راهکارهای متفاوتی را ارائه می کنند.

در نگاه اول شاید می توان به آسانی تفاوت های میان روش های مبتنی بر اسکرام و کانبان را مشخص کرد اما این بررسی ها تنها ظاهر قضیه را نشان می دهند. گرچه در روش های انجام این دو تفاوت هایی وجود دارد، اما مبانی اصولی تقریبا یکسانی دارند. هر دو چهارچوب به شما کمک می کنند تا بدون دردسر محصولات (و خدمات) بهتری ارائه کنید.

سوال شما نباید “کانبان در مقابل اسکرام” باشد. به جای آن این سوال را بپرسید که “کانبان یا اسکرام” و یا حتی “کانبان با اسکرام”. تمرکز خود را به جای روش ها روی اصول قرار دهید. از این رو یک نرم افزار مدیریت پروژه خوب باید قابلیت کار کردن با هر دوی کانبان و اسکرام را در دل خود داشته باشد.

تفکر چابک رویکردی ساختارمند و تعاملی در بحث مدیریت پروژه و توسعه محصول است. این تفکر تغییرات در طول مسیر توسعه محصول را در نظر می گیرد و برای تیم های چابک روشی ارائه می کند تا بدون خارج شدن از مسیر اصلی بتوانند پاسخ مناسبی برای تغییرات در نظر بگیرند. امروزه دیگر داشتن تفکر چابک وجه تمایزی در بازار کار ایجاد نمی کند. هیچ فردی نمی تواند در محیطی بسته برای سال ها و یا حتی ماه ها به توسعه محصولی بپردازد. این بدان معناست که استفاده درست از تفکر چابک بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است.

روش کانبان تماما روی تجسم کردن پروژه، محدود کردن کارهای در حال انجام و به حداکثر رساندن بازده یا (روند) تمرکز دارد. تیم های کانبان روی این موضوع تمرکز می کنند تا از ابتدا تا پایان کار زمان صرف شده برای تکمیل پروژه را کاهش دهند. آن ها سعی می کنند تا این کار را با استفاده از تخته کانبان و بهبود روند پروژه انجام دهند.

تیم های اسکرام سعی می کنند تا بخش زیادی از پروژه ای را که قابل عرضه است در طی بازه هایی به نام اسپرینت تکمیل کنند. هدف آن ها ایجاد چرخه های یادگیری است تا هر چه سریع تر بازخورد مشتری را جمع آوری و لحاظ کنند. تیم های اسکرام هرکدام نقش های بخصوصی دارند، ممحصولات خاصی را می سازند و به طور منظم جلساتی را برگزار می کنند تا پیشرفت خود را حفظ کنند. اسکرام به طور مفصل در بخش راهنمای اسکرام توصیف شده است.

خلاصه مقایسه اسکرام و کانبان در جدول زیر آمده است:

اسکرام کانبان
منشا توسعه نرم افزار تولید نوپا
ایدئولوژی یادگیری از طریق تمرین، خود سازماندهی و اولویت بندی و بازنگری موفقیت و شکست ها جهت پیشرفت مداوم استفاده از اِلمان های دیداری جهت بهبود پروژه های در حال انجام
ریتم عملکرد اسپرینت (بازه) های مداوم و مشخص (برای مثال دو هفته ای) روند پیوسته
روش ها برنامه ریزی اسپرینت، اسپرینت، اسکرام روزانه، مرور اسپرینت بازنگری اسپرینت تجسم نمودن روند کار، محدود کردن کارهای در حال انجام، مدیریت روند کار، استفاده از چرخه های بازخورد
نقش ها صاحب محصول، متخصص اسکرام، تیم توسعه نقش خاصی نیاز نیست

اسکرام: رویکرد چابک ساختارمند

با اسکرام، تیم شما تعهد می دهد که بخش با ارزشی از کار را تا پایان هر اسپرینت عرضه کند. اسکرام براساس تجربه گرایی پایه ریزی شده است و با تمرکز بر روی بخش های کوچکی از کار به شما کمک می کند تا از مشتریان خود بیشتر بیاموزید و گام بعدی خود را بهتر بشناسید. اسکرام به بخش های زیر تقسیم می شود:

فرآیند اسکرام چیست

ریتم اسکرام

پروسه اسکرام به سرعت انجام می شود و با اسپرینت های دو تا چهار هفته ای که شروع و پایان مشخصی دارند همراه است. بازه زمانی کوتاه مدت باعث می شود تا کارهای پیچیده به پروژه هایی کوچک تر تبدیل شده و به تیم شما کمک می کند تا فرآیند یادگیری را سریع تر طی کند. حال سوال کلیدی این است: آیا تیم شما قادر است تا یک ورژن قابل استفاده از نرم افزار را به این سرعت آماده کند؟

اسپرینت ها از طریق برنامه ریزی، دوره و جلسات بازنگری به طور متناوب در بازه های زمانی مشخصی صورت می گیرند و به صورت روزانه در جلسات عمومی (استندآپ) تکرار می شوند. جلسات اسکرام جلسات ساده ای هستند که به صورت مستمر تکرار می گردند.

نقش ها در اسکرام

در اسکرام سه نقش کلی وجود دارد:

  • مالک محصول (Product owner) که نماینده ذینفعان پروژه است و وظیفه او مدیریت نیازمندی های پروژه و کمک به اولویت بندی تیم توسعه است.
  • مدیر اسکرام (Scrum master) به تیم کمک می کند تا از چهارچوب مبانی اسکرام خارج نشوند.
  • تیم توسعه (Development team) که کارهای مورد نیاز پروژه را انتخاب می کند، کار را به صورت بخش بخش ارائه می کند و در حقیقت کار اصلی را انجام می دهند.

حال سوال اینجاست که مدیریت تیم اسکرام با کیست؟ خوب، هیچ کس. تیم های اسکرام خود محور هستند و افراد در عین داشتن مسولیت های متفاوت جایگاه یکسانی دارند. هدف تیم ارائه محصول با کیفیت به مشتری است.

معیارهای رایج

معیارهای اسکرام درواقع اطلاعاتی هستند که به تیم کمک می کنند تا بازده و اثر بخشی خود را بهبود ببخشند. آن ها می توانند فرآیند تصمیم گیری را بهتر کنند و به تیم این قابلیت را بدهند تا در برنامه ریزی و اجرا کارآمد تر عمل کنند. در مرحله برنامه ریزی اسپرینت، تیم ها می توانند از معیارهایی از قبیل اهداف اسپرینت، سرعت عمل تیم، ظرفیت تیم و نوع پروژه استفاده کنند. همچنین در حین جلسات استندآپ، تیم ها می توانند میزان پیشرفت به سوی اهداف اسپرینت را اندازه گیری کرده، نمودار های اسپرینت را بازنگری و فرآیند توزیع حجم کار را بهتر شناسایی کنند.

فلسفه تغییر

تیم ها تلاش می کنند تا مشخص کنند که چه میزان حجمی از کار را در بازه های زمانی مشخص اسپرینت می توانند تکمیل کنند. آنها سعی می کنند تا در هر اسپرینت میزان کار مشخص شده را انجام دهند. به علاوه تیم های اسکرام می توانند از بازخورد مشتریان استفاده کرده تا بتوانند حداکثر میزان کار را در بازه های اسپرینت تکمیل کنند. در حین جلسات بازنگری اسکرام، تیم ها باید به این موضوع بپردازند که چگونه می توانند فرآیند تغییر را در آینده محدود کنند، چراکه تغییرات می توانند پروژه را در خطر قرار دهند. اگر تیمی مدام اهداف خود را در حین اسپرینت تغییر دهد، بدان معناست که تیم پروژه خود را به اندازه کافی درک نکرده است. این موضوع همچنین می تواند این معنی را دهد که تیم کارهای بی برنامه ای را دارد که با نقشه اصلی پروژه تداخل دارد.

نقاط قوت و ضعف اسکرام

کانبان: پیشرفت مداوم، فرآیندهای انعطاف پذیر

کانبان به شما کمک می کند تا کار خود را تجسم کنید، کارهای در حال انجام را محدود کرده و به سرعت کار را از حالت “در حال انجام” به “تمام شده” برسانید. کانبان برای تیم هایی مناسب است که مدام پروژه های مختلفی به لحاظ اندازه و اهمیت دریافت می کنند. درحالی که فرایند های اسکرام نیازمند میزان بالایی از کنترل روی اهداف پروژه هستند، کانبان به شما کمک می کند تا با روند پروژه های مختلف همراه بشید. خوب حال بیایید تا نگاهی دوباره به پنج مولفه ذکر شده بیاندازیم تا به شما در انتخاب روش خود کمک کنیم.

ریتم کانبان

کانبان براساس ساختار جریان کار پیوسته ای طرح ریزی شده که به تیم ها کمک می کند تا خود را نسبت به تغییرات اولویت ها وفق دهند. آیتم های پروژه که به صورت کارت نمایش داده می شوند روی تخته کانبان قرار می گیرند و از یک مرحله جریان کار(ستون) به مرحله بعدی منتقل می شود. مراحل جریان کار به صورت معمول شامل این موارد می شوند: کارهای در انتظار انجام، کارهای در حال انجام، کارهای در مرحله بازنگری، کارهای بلوک شده و کارهای تمام شده. اما این دسته بندی حوصله سر بر است.

بهترین جنبه کانبان این است که می توانید برای نحوه کار تیم خود ستون های مختلف رو شخصی سازی کنید. تیم من محتوا تحویل می دهد پس ستون های ما (ساده شده) از مرحله نیازمندی های پروژه به مرحله اولویت بندی شده، آماده سازی طرح کلی، نوشتن، طراحی کردن، بازنگری تکنیکی و تحویل داده شده تنظیم شده اند. تخته کانبان به ما این کمک را می کند تا ببینیم که تیم ما می تواند تقریبا یک بخش از محتوای مورد نیاز را به صورت هفته ای ارائه کند و همچنین ایرادهای کار را نیز نشان می دهد.

روش تحویل

در کانبان، بروزرسانی ها بدون داشتن برنامه منظمی و یا تاریخ از پیش تعیین شده ای هر زمان که آماده بودند عرضه می شوند. در تئوری، کانبان زمان ثابتی را برای تحویل کار مشخص نمی کند. اگر کار زودتر (یا دیرتر) از موعد مقرر تکمیل شود، می توان هر زمان که لازم بود آن را عرضه کرد و دیگر مثل دوره های اسپرینت نیازی به صبر کردن برای یک زمان مشخص نیست.

نقش های کانبان

تخته کانبان در اختیار کل تیم است. برخی از تیم ها از مربی تفکر چابک استفاده می کنند، اما برخلاف اسکرام، یک “متخصص کانبان” تنها وجود ندارد که همه امور را زیر نظر می گیرد. در اینجا این مسولیت به صورتی جمعی میان تیم تقسیم می شود تا با کمک یکدیگر آیتم های روی تخته را تکمیل کنند.

معیارهای کلیدی

زمان بین شروع و اتمام فرآیند تولید و زمان چرخه معیارهای مهمی برای تیم های کانبان هستند. مدت زمان میانگینی که در آن یک کار از مرحله شروع تا مرحله پایانی پیش می رود حائز اهمیت است. بهبود زمان چرخه نشان دهنده موفقیت تیم های کانبان است.

نمودار جریان تجمعی (CFD) ابزار تحلیلی دیگری است که به تیم های کانبان کمک می کند تا تعداد آیتم های کاری هر مرحله را بهتر شناسایی کنند. نمودار جریان تجمعی این قابلیت را به تیم ها می دهد تا مشکلات بخصوصی که نیاز به راه حل دارند را بهتر مشخص کنند تا از این طریق توان عملیاتی خود را بهبود ببخشند.

یکی از راه های مقابله با مشکلات احتمالی استفاده از حد کارهای در حال انجام (WIP) است. این حد نشان دهنده حداکثر تعداد کارت هایی است که می توان در هر ستون قرار داد. هنگامی که به این حد می رسیم، ابزارهایی مانند نرم افزار جیرا آن ستون را مشخص کرده و حال تیم می تواند روی آن ایتم ها کار کند و آنها را تکمیل نماید.

فلسفه تغییر

جریان کار کانبان در هر زمانی می تواند تغییر کند. آیتم های جدید کاری می توانند به ستون های بانک اطلاعاتی اضافه شوند و کارت های موجود هم می توانند براساس اولویت بلوکه و یا برداشته شوند. همچنین اگر ظرفیت تیم تغییر کند، حد کارهای در حال انجام می تواند از نو محاسبه شود و آیتم های کاری نیز می توانند براساس آن تنظیم شوند. روش کانبان براساس انعطاف پذیری است.

ابزارهای اسکرام در مقابل کانبان

متخصصین حوزه مدیریت چابک باوردارند که نباید بگوییم کدام ابزار بهتر از دیگری است. هر کدام مزیت هایی دارند و برای استفاده ای ساخته شده اند. در اکثر موارد انتخاب ما چهارچوب را تعیین می کند و چهارچوب ما اصولی که تیم قرار است براساس آن فعالیت کند را تعیین می کند.

وقتی که شما خود را با اصول اسکرام تطبیق داده اید و از چهارچوب اسکرام راضی هستید، پس وقت آن است که ابزار اسکرامی که برای شما بهتر کار می کند را بیابید. این قضیه برای کانبان نیز صدق می کند. از جمله بهترین ابزارهای توسعه نرم افزار که توسط تیم های چابک استفاده می شود، می توان از نرم افزار جیرا (Jira) یاد کرد. البته این نرم افزار با هر دوی چهارچوب های اسکرام و کانبان هماهنگ است.

کانبان در مقابل اسکرام: اگر نتوانستید انتخاب کنید چه؟

اسکرام و کانبان به صورت بنیادی چابک هستند. روش کار در هر دو چهارچوب از پیش آزموده شده و به سختی می توان از آن ها ایراد گرفت. به عبارتی دیگر می توان گفت که هیچ کس به خاطر استفاده از اسکرام توی دردسر نخواهد افتاد. تصمیم شما نیاز نیست که کاملا سیاه و یا سفید باشد. در حال حاضر بسیاری از تیم ها از مدل های هیبریدی که ترکیبی از اسکرام و کانبان هستند استفاده می کنند.

پروژه های تیمی به تیم شما کمک می کند تا ویژگی های چابکی که برای آنها مناسب است را انتخاب کنند، حال می تواند اسکرام، کانبان، و یا ترکیبی از این دو باشد. به جای استفاده از یک چهارچوب در روز اول، پروژه های تیمی به شما این امکان را می دهند تا در طول زمان روش های مناسب برای تیم خود را بشناسید و بهترین گزینه را انتخاب کنید.

شما می توانید با اطمینان بین اسکرام و یا کانبان انتخاب کنید چراکه هر دو روش در طول زمان می توانند با نیازهای تیم شما تطبیق پیدا کنند. صرف نظر از اینکه کدام چهارچوب را انتخاب می کنید، کمی به آن زمان دهید. پس از آنکه برخی از آیتم ها را در ستون بانک اطلاعاتی تکمیل کردید با تیم خود صحبت کنید و ببینید که کدام بخش های کار به خوبی پیشرفت کرده اند و کدام بخش ها مشکل داشتند. با استفاده از اسکرام و کانبان و پرسیدن این سوال ها به راحتی می توانید به مدیریت چابک مورد نظر خود دست پیدا کنید.

منبع: بلاگ اتلاسیان