در دنیای رقابتی و پویای کسب‌وکار، هدف‌گذاری OKR به‌عنوان یک رویکرد مدیریتی نوین و مؤثر، نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند. OKR به مدیران و کارکنان این امکان را می‌دهد تا به شکلی ساده و انعطاف‌پذیر اهداف سازمانی و شخصی خود را تعریف کرده و در مسیر رسیدن به آنها قدم بردارند. مفهوم اصلی OKR “هدف‌گذاری” است که به معنای تعیین اهداف جذاب و محرک برای تیم‌ها و افراد است. این اهداف با استفاده از “نتایج کلیدی” که به‌صورت کمّی قابل‌اندازه‌گیری هستند، تبدیل به واقعیت می‌شوند. از طریق تعیین و پیگیری نتایج کلیدی، سازمان‌ها می‌توانند پیشرفت خود را به‌دقت ارزیابی کنند و در صورت نیاز تغییراتی در استراتژی‌ها و تاکتیک‌های خود اعمال کنند. در مجموع، یک نرم افزار OKR به سازمان‌ها کمک می‌کند تا تمرکز بیشتری داشته باشند، شفافیت عملکرد را افزایش دهند و با دستیابی به اهداف خود، موفقیت بیشتری در دنیای رقابتی امروزی کسب‌وکار داشته باشند.

در این مقاله، ما به بررسی مفهوم و اهمیت هدف‌گذاری OKR، مراحل تعریف و اجرای آن و نکات کلیدی برای موفقیت در پیاده‌سازی این روش خواهیم پرداخت.

هدف‌گذاری OKR چیست؟

مدل هدف‌گذاری (OKR (Objective and Key Results یک روش موثر در مدیریت اهداف است که به تیم‌ها و سازمان‌ها کمک می‌کند تا به شیوه‌ای ساده و قابل‌فهم اهداف خود را تعریف و پیگیری کنند. در این روش، ابتدا یک هدف کلان (Objective) تعیین می‌شود که نقطه‌ مقصد اصلی سازمان یا تیم را نمایان می‌کند. سپس برای اندازه‌گیری پیشرفت و دستیابی به این هدف کلان، چندین نتیجه کلیدی (Key Results) مشخص می‌شود که این نتایج به‌صورت کمی و قابل‌اندازه‌گیری هستند.

OKR نه‌تنها به تمرکز بر روی اهداف کمک می‌کند؛ بلکه شفافیت بیشتری در عملکرد و پیشرفت فراهم می‌آورد و اعضای تیم را به انگیزه‌بخشی و کارایی بیشتر ترغیب می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، OKR یک ابزار کارآمد برای بهبود مدیریت اهداف و عملکرد در سازمان‌ها است که بهترین روش استفاده از آن، دستیابی به نرم‌افزار OKR مانند نرم‌افزار OKR سازمان یار است.

چرا باید در سازمان خود از هدف‌گذاری استفاده کنیم؟

هدف‌گذاری در مدیریت استراتژیک به‌ویژه با استفاده از مدل OKR، سازمان‌ها و شرکت‌ها را از سایر متدها و روش‌های مدیریتی متمایز می‌کند. در مدیریت استراتژیک با استفاده از OKR، رهبران سازمان به‌صورت دقیق و مشخص اهداف خود را تعریف می‌کنند و این اهداف نه‌تنها باید منطقی و در دسترس باشند؛ بلکه نباید بسیار ساده یا بی‌تأثیر تعریف شوند.

هر هدف ممکن است چندین نتیجه کلیدی (Key Results) داشته باشد که نشان‌دهنده نحوه دستیابی به آن هدف است. با تعریف اهداف و دستاوردهای کلیدی، سازمان می‌تواند استراتژی‌های خود را به اهداف عملی تبدیل کند و تمرکز مناسب را بر روی دستیابی به اهداف اصلی داشته باشد.

سازمان‌ها معمولاً این اهداف را در بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت تعیین کرده و پس از شروع کار، با پایش و بررسی دستاوردها در جلسات با سرپرستان و رهبران سازمان، تصمیم‌گیری‌های لازم را برای بهبود عملکرد انجام می‌دهند. این چرخه پایش و اصلاح اهداف به سازمان کمک می‌کند تا به نتایج و اهداف خود دست یابد و استراتژی خود را با دقت و هدف‌گرایی مدیریت کند. به‌این‌ترتیب، هدف‌گذاری در مدیریت استراتژیک با استفاده از مدل  OKR ابزاری قدرتمند و مؤثر برای تحقق اهداف سازمان‌ها به شمار می‌آید.

مروری بر تاریخچه OKR

تاریخچه مدل هدف‌گذاری (OKR (Objective and Key Results به سال 1968 بازمی‌گردد و ابتدا توسط اندی گروو ایجاد شد. اندی گروو یکی از مهندسان شرکت اینتل بود و این مدل را به همراه جان دوریو (John Doerr)، یکی از مشاوران مدیریتی، به شرکت‌های تکنولوژی آمریکایی معرفی کرد. در اوایل دهه 1970، این مدل به شرکت‌هایی مانند اینتل، اپل و اوراکل معرفی شد و با موفقیت به کار گرفته شد.

شرکت اینتل اولین شرکتی بود که از این مدل در مدیریت خود به‌عنوان یک ابزار مدیریتی جهت تعیین اهداف و اندازه‌گیری عملکرد استفاده کرد تا به بهبود مستمر در عملکرد و کارایی سازمان دست یابد.

در دهه‌های بعد، مدل OKR به‌عنوان یک ابزار مدیریتی مورد توجه سایر شرکت‌ها و سازمان‌ها قرار گرفت و به‌تدریج به‌عنوان یک رویکرد معتبر و مؤثر در مدیریت استراتژیک و اهداف شناخته شد. همچنین شرکت‌هایی نظیر گوگل، فیس‌بوک، توییتر و دیگر شرکت‌های حوزه فناوری همگی از این مدل تا به امروز استفاده کرده و تجربیات خود را در این زمینه به اشتراک گذاشته‌اند.

تفاوت اهداف objectives و نتایج کلیدی key results در OKR

اهداف (Objectives) در مدل OKR نقطه‌های مقصد کلانی هستند که سازمان یا تیم به دنبال دستیابی آن‌ها هستند. این اهداف باید واضح، خلاصه و قابل‌درک باشند تا تمام اعضای سازمان بتوانند درک کاملی از آن‌ها داشته باشند.

مثلا در یک شرکت فناوری، یک هدف کلان ممکن است “افزایش رضایت مشتریان” باشد که به‌عنوان هدف اصلی سازمان برای یک دوره زمانی مشخص تعریف می‌شود.

نتایج کلیدی (Key Results) در OKR، اقدامات و دستاوردهای کوتاه‌مدتی هستند که برای دستیابی به هدف کلان مورداستفاده قرار می‌گیرند. این نتایج باید به‌صورت کمی، قابل‌اندازه‌گیری و محک زننده باشند تا بتوان به‌راحتی پیشرفت در رسیدن به هدف را توسط آنها ارزیابی کرد.

در ادامه همان مثال برای هدف “افزایش رضایت مشتریان”، نتایج کلیدی ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • افزایش تعداد نظرات مثبت مشتریان در وب‌سایت به 100 نظر در ماه.
  • کاهش میانگین زمان پاسخ‌دهی به تیکت‌های مشتریان به کمتر از 2 ساعت.
  • افزایش نرخ تبدیل مشتریان جدید به مشتریان دائمی به 20٪.

تفاوت KPI و OKR در چیست؟

(OKR (Objective and Key Results و (KPI (Key Performance Indicators دو مفهوم متفاوت در مدیریت عملکرد و اندازه‌گیری پیشرفت هستند و از لحاظ تعریف و کاربرد اختلافاتی دارند:

ماهیت و معنا:

  • OKR : OKR ها اغلب برای تعیین و ردیابی اهداف سطح بالا و آرزوهای سازمانی به کار می‌روند. این اهداف معمولاً باعث انگیزه و تمرکز بر روی اهداف مهم و بزرگ‌تر سازمان می‌شوند.
  • KPI : KPI ها بیشتر به‌عنوان شاخص‌های کلیدی عملکرد به کار می‌روند و برای اندازه‌گیری عملکرد و پیشرفت در زمینه‌های خاصی مانند فروش، بازاریابی، کیفیت و مالی استفاده می‌شوند.

کیفی و کمی بودن:

  • OKR : OKR ها معمولاً به‌صورت کیفی و کمی هستند. هدف اصلی آنها تعیین یک هدف بزرگ و سپس معیارهای کلیدی (Key Results) برای اندازه‌گیری پیشرفت آن هدف است.
  • KPI : KPI ها به‌صورت کمی و عددی تعریف می‌شوند. آنها معمولاً از داده‌های کمی برای اندازه‌گیری عملکرد استفاده می‌کنند و به‌وضوح نشان می‌دهند که چقدر پیشرفت انجام شده است.

سطح کاربرد:

  • OKR : OKR ها بیشتر برای اهداف تیم‌ها و سازمان‌ها در سطح بالا (به‌عنوان‌مثال، سطح کلان‌ترین مدیران) تعیین می‌شوند. همچنین برای ایجاد تمرکز و انگیزه برای دستیابی به اهداف مشترک و کلان سازمان استفاده می‌شوند.
  • KPI : KPI ها به‌عنوان اندازه‌گیرهای عملکرد برای بخش‌ها، تیم‌ها و فرایندهای خاص در سازمان تعیین می‌شوند. آنها به‌منظور ارزیابی و مدیریت عملکرد مؤسساتی در حوزه‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند.

زمان‌بندی:

  • OKR : OKR ها معمولاً برای دوره‌های زمانی بلندمدت (معمولاً یک‌چهارم یک سال) تعیین می‌شوند و در هر دوره ارزیابی و تجدیدنظر می‌شوند.
  • KPI : KPI ها معمولاً به‌عنوان شاخص‌های مداوم برای اندازه‌گیری عملکرد در طول زمان تعیین می‌شوند و به‌صورت روزانه، هفتگی، ماهانه یا سالانه مورد مشاهده و ارزیابی قرار می‌گیرند.

در کل، OKR و KPI دو ابزار متفاوت هستند که هر یک وظایف و نقش‌های خود را در مدیریت عملکرد و تعیین اهداف سازمانی ایفا می‌کنند. OKR به‌عنوان یک ابزار برای تعیین اهداف بلندمدت و ایجاد تمرکز بر روی آرزوها و دستیابی به اهداف سطح بالاتر مورداستفاده قرار می‌گیرد، در حالی که KPI به‌عنوان اندازه‌گیر کمی برای مدیریت و ارزیابی عملکرد در زمینه‌های مختلف استفاده می‌شود.

چگونه در سازمان خود از هدف‌گذاری OKR استفاده کنیم؟

پیاده‌سازی و انجام هدف‌گذاری (OKR (Objective and Key Results در یک سازمان نیازمند اجرای مراحلی دقیق است. این فرایند باید به شکلی منظم و منطقی انجام شود تا به نتایج مطلوب منجر شود. در زیر، مراحل کلی برای پیاده‌سازی OKR در یک سازمان توضیح داده شده است:

  • تعیین اهداف استراتژیک

در ابتدا، رهبران سازمان باید اهداف استراتژیک سازمان را تعیین کنند. این اهداف معمولاً بعد از تجزیه‌وتحلیل محیط خارجی و داخلی سازمان و تعیین رویکردها و اولویت‌های سازمانی بر اساس نیازها و فرصت‌ها تعیین می‌شوند.

  • تعریف OKRها

باتوجه‌به اهداف استراتژیک، OKRها تعریف می‌شوند. هر OKR شامل یک هدف (Objective) و دستاوردهای کلیدی (Key Results) است. هدف باید واضح و مشخص باشد و دستاوردهای کلیدی نشان‌دهنده معیارهای کمی و قابل‌اندازه‌گیری برای ارزیابی پیشرفت باشند.

  • تخصیص مسئولیت

در این مرحله باید تعیین کرد که کدام تیم‌ها یا افراد مسئولیت انجام OKRها را دارند. همچنین باید اطمینان حاصل شود که همه اعضای سازمان درک کافی از OKRها و نقش خود در دستیابی به آنها دارند.

  • برنامه‌ریزی و اجرا

تعیین برنامه‌ها و فعالیت‌های مورد نیاز برای دستیابی به دستاوردهای کلیدی هر OKR شامل تعیین منابع، زمان‌بندی و اولویت‌بندی وظایف می‌شود.

  • ارتباط و اطلاع‌رسانی

اطمینان حاصل‌کردن از ارتباط منظم و شفافیت در سازمان در مورد OKRها از اقدامات مهم استفاده از این روش است. تیم‌ها و اعضا باید به‌صورت معتبر و منظم در مورد پیشرفت و مشکلات گزارش دهند.

  • پیگیری و اندازه‌گیری پیشرفت

رصد و اندازه‌گیری پیشرفت به‌منظور اطمینان از دستیابی به دستاوردهای کلیدی بسیار مهم است. اگر پیشرفت مطلوب نبود باید اقدامات اصلاحی انجام داده شوند.

  • تجدیدنظر و به‌روزرسانی

معیارها و هدف‌ها باید به‌صورت دوره‌ای بررسی و به‌روزرسانی شوند تا با تغییرات در محیط کسب‌وکار همگام شوند.

  • ارزیابی نهایی

در پایان دوره معین، عملکرد و دستاوردهای کلیدی OKRها ارزیابی می‌شود و نتایج نهایی برای بهبود فرایندها و تعیین OKRهای بعدی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

توجه داشته باشید که موفقیت در پیاده‌سازی OKRها، نیاز به تعهد و تمرکز مداوم دارد و ممکن است نیاز به تغییر فرهنگ‌سازمانی و تغییر در روال‌های کاری داشته باشد. همچنین، اهداف و OKRها باید واقع‌گرایانه و قابل‌دستیابی باشند تا تیم‌ها و افراد متعهد به دستیابی به آنها باشند.

نکاتی درباره OKR برای بخش‌های مختلف سازمان

مهم‌ترین نکته در تعریف OKR برای بخش‌های مختلف سازمان، اطمینان حاصل‌کردن از ارتباط بین OKRهای هر بخش با اهداف کلان سازمان است. در ادامه، مثالی از OKRهای ممکن برای بخش‌های مختلف یک سازمان ارائه داده‌ایم:

  1. OKR برای بخش فروش

هدف (Objective): افزایش فروش و درآمد

دستاوردهای کلیدی (Key Results)

  • افزایش فروش محصول X به میزان 20٪ نسبت به دوره قبل.
  • افزایش تعداد مشتریان جدید به 500 نفر در ماه.
  • کاهش نرخ انصراف مشتریان به زیر 10٪.
  1. OKR برای بخش بازاریابی

هدف (Objective): افزایش آگاهی از برند

دستاوردهای کلیدی (Key Results)

  • افزایش ترافیک وب‌سایت به 50٪.
  • افزایش تعداد دانلودهای نرم‌افزار به 10,000 نصب در ماه.
  • افزایش تعداد فالوورهای رسمی در شبکه‌های اجتماعی به 50,000 نفر
  1. OKR برای بخش توسعه محصول

هدف (Objective): بهبود کیفیت و افزایش ویژگی‌های محصول

دستاوردهای کلیدی (Key Results)

  • افزایش تعداد باگ‌های ارسال شده توسط مشتریان به کمتر از 10 عدد در ماه.
  • اضافه‌کردن 3 ویژگی جدید به محصول.
  • افزایش نرخ رضایت مشتریان به 90٪.
  1. OKR برای بخش پشتیبانی مشتریان

هدف (Objective): بهبود سطح خدمات پشتیبانی

دستاوردهای کلیدی (Key Results)

  • کاهش زمان انتظار مشتریان در صف تماس به کمتر از 2 دقیقه.
  • افزایش نرخ حل مشکلات در اولین تماس به 80٪.
  • افزایش نرخ رضایت مشتریان پس از پشتیبانی به 95٪.
  1. OKR برای بخش مالی

هدف (Objective): بهبود بهره‌وری مالی و کاهش هزینه‌ها

دستاوردهای کلیدی (Key Results):

  • کاهش هزینه‌های عملیاتی به 5٪.
  • افزایش سود ناخالص به 15٪ نسبت به دوره قبل.
  • افزایش نرخ بازگشت سرمایه به 10٪.

این مثال‌ها نشان‌دهنده تعدادی از OKRهای ممکن برای بخش‌های مختلف یک سازمان هستند. اهداف و دستاوردهای کلیدی می‌توانند با توجه به نیازها و اولویت‌های سازمان تعیین شوند و باید با اهداف کلان و استراتژیک سازمان هماهنگ باشند. همچنین، ارتباط و تعامل بین بخش‌ها بسیار مهم است تا تمامی اعضای سازمان به یک هدف مشترک و کلان متعهد شوند. با استفاده از نرم افزارهای طراحی شده برای این منظور، به راحتی می‌توانید تمامی این اهداف را منسجم و مکتوب و در دسترس تمام اعضا داشته باشید.

آیا OKR در بهره‌وری کارمندان هم تاثیری خواهد داشت؟

در پاسخ باید گفت که بله، استفاده از مدل هدف‌گذاری OKR در سازمان می‌تواند تأثیرات مثبت زیادی بر بهره‌وری کارمندان داشته باشد. در زیر تأثیرات مهم OKR بر بهره‌وری کارمندان را بررسی می‌کنیم:

  • کارمندان بر اهداف اصلی تمرکز می‌کنند: OKR به کارمندان کمک می‌کند تا بر روی اهداف اصلی تعیین شده و مهم‌ترین وظایف خود تمرکز کنند. این تمرکز باعث افزایش بهره‌وری و کارایی‌ آنها می‌شود،چرا که زمان و انرژی آنها به سمت درستی جهت پیدا می‌کند.
  • OKR موجب شفافیت و انگیزه کارمندان می‌شود: با تعریف هدف‌ها و دستاوردهای کلیدی در OKR، کارمندان متوجه اهداف سازمان و نقش خود در دستیابی به آنها می‌شوند. این شفافیت می‌تواند انگیزه کارمندان را افزایش دهد چرا که آنها احساس می‌کنند که عضوی از گروهی هستند که به دستیابی اهداف سازمانی کمک مستقیم می‌کنند.
  • پیشرفت کارمندان قابل اندازه‌گیری می‌شود: یکی از ویژگی‌های OKR، قابلیت اندازه‌گیری پیشرفت با استفاده از دستاوردهای کلیدی است. این اندازه‌گیری قابل‌تعیین به کارمندان کمک می‌کند تا نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کرده و از روند پیشرفت خود آگاه شوند.
  • با OKR فرصت برای تجربه چالش‌های جدید ایجاد می‌شود: تعیین دستاوردهای کلیدی در OKR معمولاً به کارمندان چالش‌های جدیدی اضافه می‌کند. این چالش‌ها می‌توانند باعث ارتقای مهارت‌ها و توانمندی کارمندان شوند و از آنها خلاقیت بیشتری در رسیدن به اهداف طلب کند.
  • تعامل و همکاری با مدل OKR بیشتر می‌شود: OKR به‌عنوان یک مدل مشترک هدف‌گذاری در سازمان عمل می‌کند. این مدل می‌تواند تعامل و همکاری بین تیم‌ها و بخش‌های مختلف را بیشتر کند که این امر می‌تواند بهبود بهره‌وری و کیفیت پروژه‌ها و فعالیت‌های مشترک را تضمین کند.
  • تعهد به کار افزایش پیدا می‌کند: تعریف و پیگیری OKRها می‌تواند کارمندان را به تعهد به کار و ارتقا انگیزه‌شان ترغیب کند. زیرا آنها متوجه اهمیت نقش خود در دستیابی به اهداف سازمان می‌شوند.

به‌طورکلی، OKR به‌عنوان یک مدل مدیریت عملکرد مؤثر، می‌تواند بهره‌وری کارمندان را افزایش دهد، شفافیت و انگیزه را تقویت کند و به کارمندان کمک کند که به بهترین شکل ممکن به اهداف سازمانی دست پیدا کنند.

شرکت‌هایی که در سطح جهانی از  OKR استفاده می‌کنند

نرم‌افزارهای مدیریت OKR امروزه به‌عنوان ابزارهای مهمی در فرایند مدیریت عملکرد سازمان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. این نرم‌افزارها به سازمان‌ها کمک می‌کنند تا اهداف و دستاوردهای کلیدی را تعریف و پیگیری کنند و به افراد در سراسر سازمان کمک می‌کنند تا به بهبود تمرکز، شفافیت و بهره‌وری در کار خود برسند. از طریق این نرم‌افزارها، تیم‌ها می‌توانند به‌راحتی OKRهای خود را تعریف کرده، پیگیری کنند و نتایج خود را به‌صورت زنده مشاهده کنند. این نرم‌افزارها همچنین امکان مشارکت تمامی اعضای سازمان در فرایند هدف‌گذاری و پایش را فراهم می‌کنند.

تعداد زیادی از شرکت‌های بزرگ و معتبر در سراسر جهان از نرم‌افزارهای مدیریت OKR برای بهبود مدیریت عملکرد و دستیابی به اهداف خود استفاده می‌کنند. در ادامه، از چند شرکت بزرگ که از نرم‌افزارهای OKR استفاده می‌کنند نام برده‌ایم:

  • Google: یکی از اولین شرکت‌هایی که از مدل OKR به‌عنوان ابزار مدیریت استفاده کرد گوگل بود. گوگل از این مدل به‌صورت روزانه و سالانه برای تعیین اهداف کارمندان و تیم‌های خود استفاده می‌کند.
  • Intel: این شرکت نیز از مدل OKR به‌عنوان ابزار مدیریت عملکرد و راهبری برای دستیابی به اهداف کلان خود استفاده می‌کند.
  • LinkedIn : لینکدین به‌صورت فعال از OKR در تعیین اهداف و پیگیری پیشرفت کارمندان و تیم‌های خود استفاده می‌کند تا به بهره‌وری و موفقیت بیشتری دست یابد.
  • Twitter: این شرکت از OKR به‌عنوان یک ابزار کلان مدیریتی برای تعیین اهداف سالانه و رصد پیشرفت خود استفاده می‌کند.
  • Microsoft : مایکروسافت نیز به‌صورت گسترده از مدل OKR در داخل سازمان استفاده می‌کند تا تمامی تیم‌ها و بخش‌های خود را هماهنگ کند و به بهره‌وری بیشتری دست یابد.

این مثال‌ها نشان‌دهنده این هستند که شرکت‌های فناوری و سایر صنایع روز دنیا از مدل OKR به‌عنوان یک ابزار مؤثر در مدیریت عملکرد و تحقق اهداف خود استفاده می‌کنند. این سیستم هدفگذاری به آنها کمک می‌کنند تا به شفافیت بیشتر، تمرکز بر اهداف کلان و بهره‌وری بیشتر دست پیدا کنند. امروز وقت آن رسیده که شما هم برای کسب‌وکار خود از این روش استفاده کنید. ساده‌ترین راه استفاده از این روش، استفاده از نرم‌افزارهای طراحی شده برای این کار است که در ادامه به شما معرفی می‌کنیم.

نرم‌افزار OKR سازمان یار

نرم‌افزار OKR سازمان یار به‌عنوان یک ابزار مدیریت عملکرد و تعیین اهداف سازمانی، از مزایای مهمی برای سازمان‌ها برخوردار است. این نرم‌افزار به رهبران و مدیران امکاناتی ارائه می‌دهد که به بهبود مدیریت عملکرد و دستیابی به اهداف کمک می‌کند:

امکانات نرم‌افزار OKR سازمان یار

  • تعیین و پیگیری اهداف: با استفاده از این نرم‌افزار، سازمان‌ها می‌توانند به‌سادگی اهداف خود را تعریف کرده و مسئولان مشخصی را برای پیگیری هر هدف تعیین کنند.
  • به‌روزرسانی و رصد پیشرفت: این نرم‌افزار به مسئولان امکان می‌دهد تا وضعیت اهداف را به‌روزرسانی کرده و پیشرفت را در طول زمان رصد کنند. این امکان به مدیران کمک می‌کند تا به‌سرعت به تغییرات و نیازهای سازمان واکنش نشان دهند.
  • گزارش‌گیری: نرم‌افزار OKR سازمان یار امکان گزارش‌گیری جامع از اهداف و دستاوردهای کلیدی سازمان یا واحدهای مختلف را فراهم می‌کند. این گزارش‌ها به مدیران کمک می‌کنند تا به تصمیم‌گیری‌های استراتژیک بر اساس اطلاعات دقیق و به‌روز دست یابند.
  • یکپارچگی با پروژه‌ها: این نرم‌افزار به سازمان‌ها امکان اتصال اهداف و دستاوردهای کلیدی به پروژه‌ها و فعالیت‌های مختلف را می‌دهد. این ارتباط به بهبود پیگیری پیشرفت پروژه‌ها و تطابق آنها با اهداف سازمانی کمک می‌کند.
  • سادگی و قابلیت دسترسی آسان: رابط کاربری آسان و کاربرپسند این نرم‌افزار به کاربران این امکان را می‌دهد تا با تنها چند کلیک به‌تمامی ابزارها و اطلاعات مرتبط دسترسی داشته باشند.

در پایان گفتنی است که نرم‌افزار OKR سازمان یار به سازمان‌ها امکان مدیریت بهتر عملکرد و دستیابی به اهداف را با استفاده از تعیین، پیگیری و گزارش‌گیری از OKRها فراهم می‌کند و می‌تواند به بهبود بهره‌وری و موفقیت سازمانی با ابزاری ساده و کاربردی کمک شایانی کند.